پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل روند با نقاط پیوت در بازار فارکس و رمزارزها

نقاط پیوت (Pivot Points) به معاملهگران در بازارهای مالی کمک کرده تا با محاسبه میانگین سقف، کف و سطح بستهشدن قیمتها در نمودار، سطوح حمایتی و مقاومتی مهم را با دقت زیادی شناسایی کنند.
پیوت در تحلیل تکنیکال، نوعی مرجع جهت شناخت جو بازار و تمایلات سرمایهگذاران، شناسایی نقاط احتمالی بازگشت روند و تایید یک روند با محاسبه ریاضی سطوح قیمتی مختلف است. از این رو، استراتژی معاملاتی پیوت را میتوان نوعی شیوه ساختاریافته و دقیق جهت شناخت روند یک بازار در نظر گرفت.
در این مقاله از صرافی ارز دیجیتال او ام پی فینکس، ابتدا بررسی میکنیم که مفهوم پیوت پوینت چیست و چگونه محاسبه میشود و سپس نگاهی به نحوه عملکرد و چند استراتژی معاملاتی با استفاده از پیوت میاندازیم.
پیوت چیست و چه کاربردی در بازارهای مالی دارد؟
پیوت (Pivot) یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که معاملهگران با استفاده از آن، سطوح احتمالی حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) را در نمودار یک دارایی شناسایی میکند. این ابزار در واقع چند نقطه دقیق را بهعنوان مرجع محاسبه میکند و اینکار را با استفاده از سقف قیمت دارایی مربوطه در دوره معاملاتی قبلی (مثلاً روز گذشته)، کف آن و سطح بستهشدن کندل در آن دوره یا تایمفریم انجام میدهد.
به بیان دقیق، نقاط پیوت از میانگین این ۳ مقدار بهدست میآیند و از این میانگین هم، محدودههای افقی بهدست میآیند که نشان میدهند در آن، روند قیمت ممکن است متوقف و یا برعکس شود. به این ترتیب، رصد یک نمودار هنگام تست این سطوح توسط قیمت، به معاملهگر نشان میدهد که فعالان بازار مربوطه در آن بازههای قیمتی چه واکنشی نشان خواهند داد.

مثلاً در بازارهای گاوی یا دورههای صعودی قیمتها، خریدارها ممکن است هنگامی که قیمت به یک نقطه پیوت حمایتی برمیگردد، وارد بازار شوند و یا میزان انباشت خود را بیشتر کنند. از طرفی دیگر در بازارهای خرسی و زمانی که قیمت به یک نقطه پیوت مقاومتی نزدیک میشوند، فروشندگان عموماً شروع به برداشت سود کرده و یا موقعیتهای فروش جدیدی را باز میکنند.
به عبارتی دیگر، میتوان گفت زمانی که قیمت پس از رشد وارد یک حرکت اصلاحی شده و در نزدیکی یک نقطه پیوت به حمایت رسیده و اصلاح متوقف شده، یک سیگنال صعودی و مثبت در نظر گرفته میشود و قیمت میتواند از همان ناحیه دوباره شروع به رشد کند.
یا مثلاً زمانی که قیمت طی یک حرکت صعودی در نزدیکی یک نقطه پیوت به مقاومت برخورده و حرکت مذکور متوقف شده، میتوان احتمال بازگشت روند و کاهش قیمت را داشت. این ابزار در تمامی تایم فریمها قابل استفاده است و روند کلی بازار را نشان میدهد.
البته که نقاط پیوت بهتنهایی رفتار آینده یک بازار را تضمین نمیکنند اما با این حال، استفاده از آنها در یک چهارچوب تحلیلی اصولی، به شما کمک کرده تا برای نقاط حساس یک بازار برنامه داشته باشید و ریسکهای موجود را مدیریت کنید.
فرمول محاسبه پیوت پوینت
رایجترین روشی که معاملهگران برای محاسبه پیوت استفاده میکنند، معادلهای با ۵ مقدار مختلف است. این معادله شامل سقف قیمت در روز گذشته، کف قیمت و سطح بستهشدن کندل روزانه میشود و در کنار این ۳ مقدار، ۲ سطح حمایتی و مقاومتی هم لحاظ میشوند. در ادامه، فرمول محاسبه نقطه پیوت و توضیحات آن را آوردهایم.

نصب اپلیکیشن اوامپی فینکس
با نصب اپ اوامپی فینکس، به راحتی و با امنیت کامل به بازار ارز دیجیتال دسترسی پیدا کنید و معاملات خود را انجام دهید.
نقطه پیوت (P) = (آخرین سقف + آخرین کف + آخرین سطح بستهشدن کندل) تقسیم بر ۳
- حمایت اول (S1) = (نقطه پیوت * ۲) – آخرین سقف
- حمایت دوم (S2) = نقطه پیوت – (آخرین سقف – آخرین کف)
- مقاومت اول (R1) = (نقطه پیوت * ۲) – آخرین کف
- مقاومت دوم (R2) = نقطه پیوت + (آخرین سقف – آخرین کف)
ناگفته نماند که وبسایتهای متعددی هم هستند که نقطه پیوت مد نظر شما را با واردکردن اعداد محاسبه میکنند. روی این لینک کلیک کنید تا به یک ماشین حساب پیوت دسترسی داشته باشید.
نقاط پیوت چند مدل دارند؟
نقاط پیوت در نمودارها، نواحی قیمتی را نشان میدهند که خریداران و فروشندگان در آنها بیشترین فعالیت را دارند. پیوتها در ۵ نوع معرفی شدهاند که تحت عناوین استاندارد یا کلاسیک، کاماریلا، وودی، دیمارک و فیبوناچی شناخته میشود. در ادامه این بخش، این پنج مدل را بررسی میکنیم.
پیوت کلاسیک یا استاندارد (Classic / Standard)
نقاط پیوت استاندارد به معاملهگران اجازه داده سطوح حمایتی و مقاومتی مختلف را در محوریت یک نقطه پیوت ترسیم کنند که طبیعتاً تمامی این سطوح، بر اساس محاسبات ریاضی بهدست میآیند. این نقطه پیوت، طبق فرمول مذکور در بخش قبلی محاسبه میشود و ارقام قیمتی مورد نیاز برای محاسبه آن، بر اساس کندلهای تایمفریم هر نمودار مشخص میشوند.

با توجه به نمودار بالا، نقاط پیوتی (P) که در قیمتهای بالاتر وجود دارند، احتمالاً در نقش سطوح مقاومتی عمل کنند. به همین ترتیب، نقاط پیوت پایینتر میتوانند در نقش حمایت ظاهر شوند. معاملهگران اغلب منتظر میمانند تا قیمت از این سطوح پیوت جهش داشته باشد تا وارد معامله و یا از آن خارج شوند. از این رو، این نقاط نقش یک مرجع کاربردی بین تایم فریمها و استراتژیهای مختلف را پیدا میکنند.
پیوت کاماریلا (Camarilla)
نقطه پیوت کاماریلا، اولین بار در دهه هشتاد میلادی توسط «نیکولاس اسکات» (Nicolas Scott) به بازارهای مالی معرفی شد و امروزه، نقش یکی از محبوبترین ابزارهای پیوت برای معاملات روزانه را پیدا کرده است. این نقطه پیوت جهت ارزیابی سطوح مقاومتی و حمایتی، از سقف و کف قیمت و همچنین سطح بستهشدن کندل روز گذشته استفاده میکند.

محدوده بین سقف و کف قیمت به ۸ قسمت تقسیم میشود که هر قسمت حکم یک حمایت یا مقاومت را دارد. نقاط پیوت در نواحی یکچهارم، یکدوم و سهچهارم این محدوده قرار میگیرند و مجموعهای از محدودههای بازگشت احتمالی روند را نشان میدهند. سطوح دیگر هم در نواحی یکهشتم و هفتهشتم این محدوده قرار میگیرند.
مزیت نقطه پیوت کاماریلا نسبت به مدل استاندارد، شناسایی نقاط پیوت بیشتر است. معاملهگران در این مدل، بهدنبال جهش، شکست و یا بازگشت قیمت در سطوح مشخصشده میگردند تا معاملات خود را تنظیم کنند. به این ترتیب، کاماریلا یک ابزار مبتنی بر علوم ریاضی ویژه استراتژیهای کوتاهمدت و معاملات روزانه در نظر گرفته میشود.
پیوت وودی (Woodie)
پیوت وودی توسط یکی از معاملهگران برجسته بازار بهنام «کن وودی» (Ken Woodie) توسعه یافته و استفاده از آن در تحلیل تکنیکال کمتر رایج است. بر اساس این مدل، معاملهگر میتواند ۲ سطح حمیاتی و مقاومتی را نسبت به یک نقطه پیوت مرکزی ترسیم و شناسایی کند.

نقطه پیوت مرکزی در این مدل، بر اساس «مجموع سقف و کف قیمت بهعلاوه دوبرابر سطح بستهشدن کندل، تقسیم بر ۴» بهدست میآید. سطوح بالاتر و پایینتر پیوت هم، با «مجموع سقف و کف قیمت بهعلاوه پیوت مرکزی، تقسیم بر ۳» و «پیوت مرکزی منهای مجموع سقف و کف قیمت، تقسیم بر ۳» محاسبه میشوند.
شیوه محاسبه پیوت وودی، تفاوتی اساسی با مدل استاندارد آن دارد و اصلیترین وجه آن، وزندادن بیشتر به سطح قیمت بستهشدن کندل در پیوت وودی است. از این رو، میتوان گفت که این روش با استراتژیهایی که با اندیکاتور میانگین متحرک نمایی (EMA) کار میکنند سازگاری و نتیجه بهتری دارد؛ علت هم اینجا است که اطلاعات ارائهشده توسط این اندیکاتور، وابسته به دادههای اخیر بازار هستند.
پیوت دیمارک (DeMark)
پیوت دیمارک، یک نوع منحصربهفرد است که از دادههای ۲ روز معاملاتی گذشته استفاده میکند. این مدل توسط یکی از کهنهکاران بازار بهنام «تام دیمارک» (Tom DeMark) توسعه یافته و دادههای سطوح قیمتی بازشدن کندل، سقف، کف و بستهشدن کندل را بهکار میگیرد.

این محاسبات از محدوده قیمت هنگام بازشدن معاملات روز گذشته تا بازشدن روز جاری آغاز شده و نقاط پیوت مورد نظر، در نواحی یکچهارم، یکدوم و سهچهارم این محدوده در بالا و پایین قیمت بازشده در روز جاری قرار میگیرند. سایر سطوح هم مشابه با همین روش، در محدوده بین بستهشدن قیمت روز گذشته و امروز محاسبه میشوند.

پیوت دیمارک مجموعههای از نقاط احتمالی بازگشت روند را در نزدیکی سطح قیمت هنگام بازشدن معاملات نشان میدهد و یک نقطه پیوت مرکزی ندارد. به این ترتیب، معاملهگران بهدنبال شکستهای نزولی یا صعودی قیمت در این نقاط پیوت میگردند تا محدودههای روزانه جدید و نقاط احتمالی ادامه یا بازگشت روند را شناسایی کنند.
استفاده از دادههای قیمتی روز گذشته در این مدل، با هدف بالارفتن دقت تحلیل صورت گرفته و به همین دلیل، افراد زیادی از این مدل پیوت برای معاملات روزانه و کوتاهمدت استفاده میکنند.
پیوت فیبوناچی (Fibonacci)
این روش، یکی دیگر از مدلهای نقاط پیوت است که از نسبتهای فیبوناچی در محاسبات خود استفاده میکند. نقطه پیوت مرکزی در این مدل از طریق همین فرمول محاسبه پیوت استاندارد برآورد میشود (مجموع سقف، کف و بستهشدن قیمت، تقسیم بر ۳). سپس، سطوح حمایتی و مقاومتی مربوطه با ضرب تفاضل سقف و کف روز گذشته با نسبتهای فیبوناچی نظیر ۰.۳۸۲، ۰.۵، ۰.۶۱۸ و ۱.۰ بهدست میآیند.

مثلاً برای محاسبه اولین سطح مقاومتی (R1)، کف قبلی از سقف قبلی کم شده، در ۰.۳۸۲ ضرب میشود و در نهایت به مقدار نقطه پیوت اضافه میشود. این سطوح، در نقش نقاط احتمالی بازگشت روند عمل میکنند.
مزیت این مدل در این است که تحلیل دقیقتری نسبت به محاسبات ریاضی عادی انجام میدهد. معاملهگران هم بهدنبال جهش، شکست و عدم عبور از این سطوح میگردد تا معاملات خود را بر اساس آنها تنظیم کنند.
کدام نوع پیوت بهتر است؟
پیوت پوینتها همگی جهت شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی در نمودارها و نقاط بازگشت روند استفاده میشوند. اما همانطور که تا کنون متوجه شدید، نحوه محاسبه هرکدام متفاوت است و به همین ترتیب، هرکدام دیدگاههای متفاوتی را به هر سبک معاملاتی ارائه میدهند.
در جدول زیر، سعی کردیم مقایسه مختصر و دقیقی از انواع پویت پوینت داشته باشیم تا تصمیمگیری برای انتخاب هرکدام، راحتتر و آگاهانهتر شود.
نوع پیوت | بیشترین کاربرد | مزایا | معایب |
استاندارد | تحلیل کلی بازار | آسان و رایج | تاخیر در بازارهای پرنوسان |
فیبوناچی | شناسایی نواحی حمایتی و مقاومتی | برخورداری از سطوح روانی بازار | ایجاد تعداد زیادی سطح |
کاماریلا | معاملات روزانه و کوتاهمدت | حساسیت زیاد به تغییرات قیمت | کمفایده برای معاملهگران بلندمدت |
وودی | معاملات روزانه و بازارهای سریع | تاکید بر آخرین سطح بستهشدن قیمت | تفاوت زیاد با مدل استاندارد |
دیمارک | تشخیص بازگشت روند | ارائه دیدگاهی ویژه در برابر تغییر روند | محاسبات پیچیده |
به این ترتیب، نمیتوان گفت کدام مدل پیوت «بهترین» است و همهچیز به سبک و استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. مثلاً اکثر معاملهگرانی که استراتژی سوئینگ (Swing Trading) دارند، از مدلهای استاندارد و فیبوناچی استفاده میکنند. معاملهگران روزانه هم بیشتر با مدلهای کاماریلا و وودی سازگاری دارند. در نتیجه، بهتر است پیرامون این مدلها کمی آزمون خطا داشته باشید تا بتوانید بهترین نوع پیوت برای خود را پیدا کنید.
نقاط پیوت در هر بازار چه کاربردی دارند؟
بهطور کلی، میتوان گفت نقاط پیوت در بازارهایی که روندی خنثی و اصطلاحاً «رِنج» دارد بهترین عملکرد خود را نشان میدهند. در ادامه این بخش، به نحوه عملکرد پیوت در بازارهای مختلف میپردازیم.
- بازار فارکس (Forex Market): این بازار سطح نقدینگی بالایی داشته و تحلیل تکنیکال در آن به بهترین شکل ممکن جواب میدهد. این یعنی نقاط پیوت بهدلیلی پیشبینی عملکرد قیمت در نمودارها، بهخوبی کار میکنند و سطوح حمایتی و مقاومتی و نقاط ورود و خروج در بازار را نشان میدهند. رایجترین انواع پیوت در این بازار هم مدل کلاسیک، فیبوناچی و کاماریلا هستند.
- بازار سهام (Stock Market): بازار جهانی سهام در هر منطقهای از دنیا در ساعتی مشخص آغاز میشود و به اتمام میرسد که به آنها سشن معاملاتی (Session) میگویند. به این دلیل، هنگام بازشدن قیمت در سشنهای مختلف ممکن است یک گپ (Gap) یا شکاف قیمتی وجود داشته باشد که نقاط پیوت در اینجا، میتوانند تغییرات قیمت در معاملات شبانه و نوسانات احتمالی هنگام بازشدن معاملات روز جدید را شناسایی و ارزیابی کنند. در این بازار، مدلهای کلاسیک و وودی بیشترین کاربرد را دارند.
- بازار ارز دیجیتال (Cryptocurrency Market): بازار رمزارزها نوسان زیادی داشته و تعطیلی ندارد. پیوت در اینجا این نوسانات و محدودههای بازگشت روند را بهخوبی شناسایی کرده، اما انتخاب تایمفریم برای انجام این کار به دقت زیادی نیاز دارد. هنگام افزایش حجم معاملات یک بازار یا انتشار اخبار مهم، نقاط پیوت محدودههای حساس نمودار را شناسایی میکنند. در بازار کریپتو، مدل فیبوناچی در معاملات سوئینگ، و وودی و کاماریلا در اسکلپ (Scalping) و ستاپهای روزانه کاربرد دارند.
استراتژی معاملاتی با پیوت پوینت
معاملهگری با استفاده از Pivot، به ۲ روش کلی صورت میگیرد که یکی بر اساس «شکستهای قیمت» است و دیگری طبق «محدودههای بازگشت روند» انجام میشود. انتخاب هرکدام از این شیوهها هم، طبیعتاً به سبک و ترجیح هر معاملهگر برمیگردد.
پیوت در استراتژی شکست (Breakout) چگونه کار میکند؟
شکست قیمت در خطوط پیوت، به معاملهگر یک سیگنال بسیار قوی مبنی بر تغییر جو بازار مربوطه میدهد. زمانی که شکست قیمت صعودی است و از خطوط ترسیمشده فراتر میرود، معاملهگر میتواند وارد معامله لانگ (Long) شود و حد ضرر (Stop Loss) خود را پایینتر از نقطه پیوت تنظیم کند.

به همین ترتیب، زمانی که قیمت شکست نزولی و رو به پایین داشته، میتوان زیر نقطه پیوت وارد معامله شورت (Short) شد. معامله بر اساس شکست نقاط پیوت، به این صورت است که در زمان شکست صعودی قیمت، مقاومت شماره ۱ و ۲ بهترتیب اهداف برداشت سود بوده و هنگام شکست نزولی، سطوح حمایتی این نقش را ایفا میکنند.
پیوت در معاملات مبتنی بر بازگشت روند (Reversal) چگونه کار میکند؟
یکی دیگر از روشهای رایج برای معامله با استفاده از نقاط پیوت، انتظار برای بازگشت قیمت از سطوح حمایت یا مقاومت است. در این استراتژی، معاملهگر زمانی وارد معامله میشود که قیمت از سطح پیوت برگشت داشته و در جهت مخالف روند قبلی حرکت میکند.

شایان ذکر است که با وجود استفاده از نقاط پیوت در تایم فریمهای بالاتر، این ابزار در بازههای کوتاهمدت مانند ۱ ساعته، ۳۰ دقیقهای و ۱۵ دقیقهای عملکرد بهتری از خود نشان میدهد و میتواند سیگنالهای دقیقتری ارائه دهد.
ترکیب پیوت با سایر اندیکاتورها
معاملهگران حرفهای جهت افزایش دقت تحلیل و کاهش بیشتر سیگنالهای جعلی، نقاط پیوت را همراه با اندیکاتورهای دیگری مانند RSI و MACD بهکار میبرند. این ترکیب میتواند دید بهتری از وضعیت بازار و نقاط ورود و خروج مطمئنتر ارائه دهد.
شاخص قدرت نسبی یا RSI، ابزاری برای سنجش قدرت خرید و فروش در بازار است. هنگامی که قیمت به یک سطح پیوت نزدیک میشود و RSI نیز در محدوده اشباع خرید یا فروش قرار دارد، احتمال بازگشت قیمت افزایش پیدا میکند. این شرایط را میتوان یک سیگنال قوی برای ورود یا خروج از معامله در نظر گرفت.

اندیکاتور مکدی اما، بهمنظور شناسایی جهت روند و نقاط تغییر آن استفاده میشود. زمانی که قیمت به یک سطح پیوت نزدیک شده و همزمان خطوط اندیکاتور MACD یک واگرایی مثبت یا منفی داشتهاند، احتمال برگشت یا ادامه روند بیشتر خواهد شد.

استفاده ترکیبی از نقاط پیوت با اندیکاتورهایی مانند RSI و MACD به معاملهگران کمک میکند تا تصمیمات دقیقتری بگیرند و ریسک معاملات خود را کاهش دهند. این رویکرد، بهویژه در بازارهای پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال کاربرد زیادی دارد و طبیعتاً برای پیادهسازی چنین تحلیلی، باید با نحوه عملکرد هر یک از این ابزارها آشنا شوید.
با جنبههای مثبت و منفی پیوتها بیشتر آشنا شوید
پیشتر گفتیم که نقط پیوت در تحلیل تکنیکال ابزار رایجی بوده و جهت شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی در یک نمودار مورد استفاده قرار میگیرند. این ابزار یک راهکار سریع و اصولی جهت پیشبینی واکنش بازار محسوب میشود که مشابه با هر نمونه دیگری، نقاط قوت و محدودیتهای ویژه خود را دارد که در جدول زیر به آنها پرداختهایم.
مزایا | معایب |
محاسبه و استفاده آسان | احتمال صدور سیگنال اشتباه در بازارهای پرنوسان |
شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی | کارآمدی کمتر در روندهای بیش از حد قوی |
عملکرد خوب در روندهای خنثی و رنج | تفاوت میزان پاسخگویی بین هر بازار و تایمفریم |
قابل استفاده در بازارهای مختلف | نیاز به تایید از سوی فاکتورهای دیگر |
کاربرد ویژه برای معاملات روزانه و کوتاهمدت | گپهای قیمتی دقت تحلیل را تحت تاثیر قرار میدهند |
برای استفاده از پیوت چه مواردی اهمیت دارند؟
اولین مسئله مهم هنگام استفاده از نقاط پیوت، توجه به تایمفریم نموداری است که قصد تحلیل آن را دارید. پیوت عموماً در تایم فریمهای کوتاهتر مثل ۱۵ دقیقه، ۳۰ دقیقه، ساعتی و معاملات روزانه بیشترین دقت را دارد.
نکته دیگر، شفافکردن نقاط گنگ نتایج پیوت پوینتها با بهکارگیری اندیکاتورهای دیگر در کنار آنها است. اندیکاتورهایی مثل RSI، مکدی و حجم معاملات، میتوانند سیگنال دقیقتری را به شما ارائه دهند. روند قیمت در نمودارها، معمولاً با نزدیکشدن به یک نقطه پیوت تغییر میکند؛ در این نواحی، بهتر است توجه ویژهای به الگوهای کندلی و تغییر در اندیکاتورهای نشاندهنده مونتوم قیمت داشته باشید.
در بازاری که روند قوی را شاهد است، نقاط پیوت میتوانند بهراحتی شکسته شوند. از این رو، بهتر است روند کلی بازار را بهدقت ارزیابی کنید و استفاده از اندیکاتورها تشخیص روند را در دستور کار قرار دهید.
فراموش نکنید که پیوت ممکن است در بازارهای مختلف، رفتاری متفاوت داشته باشد. علت هم اینجا است که سشنهای معاملاتی هر بازار و همچنین سطح نوسانات و نقدینگی آنها با یکدیگر متفاوت است. پس با تحقیق، احتیاط و رعایت تمامی اصول در این مسیر گام بردارید.
استفاده از پیوت برای چه کسی خوب است؟
نقاط پیوت از جمله ابزارهای تحلیلیِ کاربردی هستند که طیف وسیعی از فعالان بازار، از معاملهگران مبتدی تا حرفهای، میتوانند از آن استفاده کنند. این نقاط بهدلیل سادگی در محاسبه و درک، برای شناسایی سطوح کلیدی حمایت و مقاومت مناسب بوده و بهویژه در استراتژیهای کوتاهمدت و معاملات روزانه کاربرد زیادی دارند.
همچنین، معاملهگران میانمدت یا همان سوئینگ تریدرها، میتوانند از نقاط پیوت برای تحلیل نواحی حساس قیمتی در تایم فریمهای بالاتر استفاده کنند. حتی با اینکه سازمانها معمولاً ابزارهای پیشرفتهتری در اختیار دارند، ممکن است نقاط پیوت را بهشکل یک سیستم الگوریتمی در تحلیل خود بگنجانند.
این ابزار در بازارهای مختلفی از جمله فارکس، رمزارز، بورس و . . . قابل استفاده است. نقاط پیوت در بازارهایی با نقدینگی بالا، ساختار تکنیکال مشخص یا روندهای رنج، عملکرد بهتری دارند؛ اما در بازارهایی که روندی فوقالعاده سریع و قوی دارند و یا تاثیر زیادی از اخبار میگیرند، ممکن است دقت نتایج آنها کاهش پیدا کند.
نگاه آخر به مبحث نقاط پیوت
به خاطر داشته باشید که هیچگاه تضمینی مبنی بر توقف روند، بازگشت آن و یا حتی رسیدن به سطوح مشخصشده پیوت وجود ندارد. سطوح ترسیمشده توسط نقاط پیوت، بهطور جادویی قیمت را بهسمت خود نمیکشانند و گاهی اوقات، قیمت ممکن است چندین مرتبه به بالا و پایین یک نقطه پیوت حرکت کند.
در نهایت، این ابزار میتواند بهعنوان راهنمایی مؤثر جهت شناسایی سطوح حساس قیمتی در معاملات مورد استفاده قرار گیرد.
استفاده اصولی از پیوت پوینتها، بهویژه در کنار دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل سطوح فیبوناچی، میانگین متحرکها و تحلیل حجم معاملات، بهخوبی نقاط ورود و خروج در یک بازار را نشان داده و علت هم اینجا است که از دادههای تاریخچه و سابق یک بازار استفاده میکند.
در این مقاله از صرافی او ام پی فینکس، سعی کردیم راهنمای کاملی درباره ابزار و اندیکاتور پیوت پوینت و استفاده از آن در تحلیل تکنیکال به شما ارائه دهیم. خواهشمندیم در صورتی که پیرامون این مطلب سوال، پیشنهاد و یا انتقادی دارید، دیدگاه خود را با ما و سایر کاربران در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.
سوالات پرتکرار شما درباره پیوت
- آیا نقاط پیوت برای معاملات بلندمدت مناسب هستند؟
استفاده از پیوت در تایمفریم بلندمدت شاید با کمی خطا مواجه شود. از این رو، توصیه میشود حتماً از سوی اندیکاتورهای دیگر هم تاییدیه بگیرید.
- چگونه میتوان از نقاط پیوت در معاملات روزانه استفاده کرد؟
پیوت چند مدل مختلف دارد که اکثر آنها در تایم فریمهای کوتاه و معاملات روزانه کاربرد دارند. شیوه محاسبه و استفاده از آنها را در بالای همین صفحه توضیح دادهایم.
- آیا میتوان از نقاط پیوت در کنار تحلیل بنیادی استفاده کرد؟
خیر. نقاط پیوت یک ابزار ویژه نمودارهای تکنیکال قیمت هستند. اما میتوان نتایج آنها را با وضعیت تحلیل بنیادی یک بازار مطابقت داد و دیدگاه بهتری از تحلیل مورد نظر بهدست آورد.
