تئوری داو چیست؟ راهنمای کامل ۶ اصل تئوری داو
تئوری داو (Dow Theory) یک اصل اساسی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی سنتی است که توسط چارلز داو توسعه یافته و دارای ۶ اصل مهم است که بهنوعی، مبدأ و زمینهساز تحلیل تکنیکال در بازارهای مدرن و امروزی است.
پادکست مقاله تئوری داو
چارلز داو معتقد بود بازار جهانی سهام، معیار معتبری جهت ارزیابی وضعیت اقتصادی در دنیا است و با تحلیل این بازار، میتوان شرایط فعلی را ارزیابی کرد، مسیر روندهای مهم بازارهای مالی را تشخیص داد و حتی جهت حرکت هر یک شاخص سهام را شناسایی کرد.
البته که تئوری داو ویژه بازارهای سنتی طراحی و معرفی شد، اما امروزه میبینیم که علیرغم نوسانات شدید قیمت ارز دیجیتال و خصوصیات منحصربهفرد این بازار، تحلیلگران از اصول تئوری داو در تحلیل تکنیکال رمزارزهایی نظیر بیت کوین نیز استفاده میکنند.
از این رو تصمیم گرفتیم در این مقاله از صرافی ارز دیجیتال او ام پی فینکس، بررسی کنیم که تئوری داو چیست، چه اصول و سیگنالهایی دارد و چگونه از تئوری داو در ارز دیجیتال استفاده میشود.
تئوری داو – Dow Theory
تئوری داو بر اساس تحلیل حداقل و حداکثر نوسانات یک بازار طراحی شده و هدف آن، رسیدن به دقیقترین پیشبینی از روند بازار است. طبق تئوری داو، اهمیت حرکات نزولی و صعودی یک دارایی یا بازار، در تغییر موقعیتها آنها نسبت به نوسانات قبلی است.
این رویکرد باعث شده سرمایهگذار بتواند یک نمودار یا چارت معاملاتی را بخواند و متوجه شود که برای یک دارایی در هر زمانی، چه اتفاقی افتاده یا در حال رخدادن است. این روش تحلیل ساده، اساس کار تمامی تحلیلگران باتجربه و تازهوارد را تشکیل میدهد.
چارلز داو (Charles Dow) که بنیانگذار تئوری داو است، بر این باور بود که قیمت یک دارایی و تحرکات آن در نمودار، اطلاعات لازم فعلی و آینده را جهت انجام یک پیشبینی دقیق به تحلیلگر میدهد. بر اساس این ایدهها، چارلز داو شاخص صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Index) و متوسط ریلی داو جونز (Dow Jones Rail Index) را خلق کرد که در ابتدا، ویژه نشریه والاستریت (WallStreet Journal) طراحی شدند. وی به این دلیل این شاخصهای سهام را ساخت که معتقد بود بازتابی دقیق از وضعیت اقتصادی و شرایط مالی کمپانیهای حاضر در دو بخش مهم «صنایع» و «حمل و نقل» را نشان میدهند.
اما اکنون حتی با گذشت ۱۰۰ سال، تئوری داو و ۶ اصل مهم آن همچنان در بازارهای مالی امروزه کاربرد دارند و یک استراتژی معاملاتی معتبر در نظر بسیاری از معاملهگران است. بخش بزرگی از علم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، ریشه در همین تئوری داو دارد و به همین دلیل، تمامی فعالان در این حوزه باید ۶ اصل مهم تئوری داو را بشناسند.
بررسی ۶ اصل مهم تئوری داو
بهمنظور درک بهتر نوشتههای چارلز داو، بهتر است ابتدا با ۶ اصل مهم تئوری داو که اساس این نظریه هستند بیشتر آشنا شوید.
یک: بازار نشاندهده همهچیز است.
تئوری داو بر اساس فرضیه بازار کارا (EMH) بنا شده که بیان میکند قیمت یک دارایی، تمامی اطلاعات موجود را نشان میدهد. پتانسیل درآمد، برتری رقابتی، قابلیت مدیریت و بسیاری موارد دیگر در قیمت دارایی مربوطه در بازارها نمود پیدا میکنند و خیلی از سرمایهگذاران هستند که در مورد این جزئیات اطلاعاتی ندارند. حتی بررسی دقیقتر این تئوری، میتواند دیدگاهی در مورد عملکرد آینده دارایی مد نظر به شما بدهد.
دو: هر بازاری ۳ روند دارد.
تئوری داو میگوید بازار و قیمت هر دارایی ۳ روند مختلف را تجربه میکند. روند اصلی و اولیه (Primary Trend) معمولاً ۱ سال یا بیشتر طول میکشد و بهطور واضح نشان میدهند که روند قیمت صعودی یا نزولی است. روندهای ثانویه (Secondary Trend) حرکات اصلاحی هستند که درون روند اولیه ایجاد میشوند. این روندها معمولاً بین سههفته تا سه ماه زمان میبرند و نتیجه آنها یا اصلاح و کاهش قیمت و یا رالی (Rally) و حرکت صعودی آن است. در نهایت، روندهای جزئی و خنثی (Minor Trend) هستند که تنها چندروز بهطول انجامیده و بیشتر شامل نوسانات غیرقابل پیشبینی قیمتها در بازههای کوتاهمدت میشوند.
سه: هر روند اصلی شامل سه دوره مختلف است.
در روندها و بازارهای گاوی:
- دوره انباشت (Accumulation phase): قیمت همراه با حجم معاملات دارایی افزایش پیدا میکنند.
- دوره مشارکت عمومی (Participation phase): سرمایهگذاران شخصی و خُرد متوجه روند صعودی قیمتها شده و به بازارها هجوم میآورند. این دوره معمولاً از بقیه طولانیتر است.
- دوره مازاد (Excess phase): در این دوره، بازار به مرحلهای میرسد که سرمایهگذاران و معاملهگران باتجربه شروع به خروج از معاملات خود کرده، اما بخش بزرگتر فعالان بازار که سرمایهگذاران عادی هستند، به خرید و تقویت کارنامه مالی خود ادامه میدهند.
اما در روندها و بازارهای خرسی:
- دوره توزیع یا فروش (Distribution phase): این دوره زمانی آغاز میشود که اخبار تغییر روند بازارها به نزولی، توسط رسانههای مختلف میان جامعه سرمایهگذاران منتشر میشود.
- دوره مشارکت عمومی (Participation phase): در این دوره برخلاف همتای خود در بازارهای صعودی، سرمایهگذاران شخصی و خرد مشغول فروش داراییها و خروج از بازارها هستند تا جلوی ضرر در سرمایه را بگیرند. این دوره هم میتواند زمان زیادی ببرد.
- دوره ناامیدی و ترس (Panic phase): این دوره، زمانی است که سرمایهگذاران تمامی امیدهای خود برای اصلاح صعودی و بازگشت روند بازار را از دست داده و در مقیاسهای بزرگ، داراییهای خود را میفروشند.
چهار: شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند.
در تئوری داو، باور بر این است که هر روند هنگامی تایید و مشخص میشود که شاخصها و میانگینهای مرتبط با آن بازار یکدیگر را تایید کنند. به این معنی که سیگنالی که از یک شاخص دریافت میشود، باید با سیگنال دیگر شاخصها همخوانی داشته باشد. مثلاً اگر شاخصی یک روند صعودی جدید را نشان میدهد اما شاخصی دیگر همچنان میگوید که روند اصلی نزولی است، معاملهگر نباید فرض را بر آغاز یک روند صعودی جدید بگذارد. از این رو، تئوری داو میگوید مادامی که روندهای اصلی شاخصها با یکدیگر مطابقت نداشته، بهتر است حرکات قیمت را در قالب یک روند ثانویه ببینیم.
چارلز داو بههمراه شریک و همکار خود ادوارد جونز (Edward Jones)، برای این منظور دو شاخص میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) را اختراع کردند. در اینجا فرض بر این بود که مثلاً اگر شاخص میانگین صنعتی رشد پیدا میکرد، به این معنی بود که کمپانیها و کسب و کارها شاهد رونق و تبادل کالا هستند. بنابراین، شاخص حمل و نقل هم باید رشد پیدا میکرد.
پنج: حجم معاملات باید روند اصلی را تایید کند.
معمولاً هنگامی که قیمت در جهت روند اصلی خود حرکت کند، حجم معاملات دارایی مربوطه افزایش پیدا میکند و عکس این مسئله در روندهای اصلی نزولی نیز وجود دارد. به این ترتیب، حجم معاملات کم نشاندهنده تضعیف یک روند است. مثلاً در یک بازار گاوی، حجم خرید دارایی همزمان با رشد قیمت آن باید افزایش پیدا کند و طی اصلاح قیمت در یک روند ثانویه نیز کاهش نداشته باشد، چرا که معاملهگران بر این باورند که روند اصلی قیمت صعودی است.
اما در صورتی که حین اصلاح قیمت حجم فروش یک دارایی افزایش پیدا کند، میتواند به این معنی باشد که سرمایهگذاران بیشتری رفتهرفته در برابر دارایی مربوطه دیدگاهی نزولی پیدا کردهاند.
مطالعه بیشتر: آموزش استراتژی معامله حجم (Volume Trading)
شش: روندها تا ظهور یک الگوی بازگشتی قطعی ادامه دارند.
اکثر معاملهگران الگوهای بازگشتی را یا روندهای ثانویه در یک نمودار اشتباه میگیرند. البته که تشخیص بازگشت یا صرفاً یک حرکت صعودی موقت طی یک بازار خرسی کار دشواری است؛ حتی اگر این حرکت موقت با تشکیل چند کف پایینتر (Lower Low) ادامه پیدا کند. تئوری داو در اینجا معاملهگران را به رعایت جوانب احتیاط دعوت کرده و تاکید میکند که بازگشت زمانی اتفاق میافتد که در چندین شاخص بهطور مشابه دیده شود.
مطالعه بیشتر: آموزش استراتژی معامله معکوس و استفاده از الگوهای بازگشتی
شناخت سیگنالها در تئوری داو
امروزه اکثر استراتژیهای معاملاتی، بر پایه مفهومی تحت عنوان «روند» (Trend) بنا شدهاند. هنگامی که چارلز داو مقاله تئوری داو خود را در اواخر قرن نوزدهم میلادی منتشر کرد، این مفهوم بسیار بدیع و ناشناخته بود. تئوری داو میگوید در صورتی که یکی از شاخصها یا میانگینهای یک بازار از سقف قبلی خود فراتر رود و عملکردی مشابه در شاخص میانگینی دیگر دیده شود، به این معنی است که بازار مربوطه در یک روند صعودی قرار دارد. از این رو استراتژی معاملاتی مبتنی بر تئوری داو، وابسته به پیروی از روندها عمل میکند و میتواند صعودی یا نزولی باشد.
سیگنال خرید در تئوری داو؛ سیگنال خرید در تئوری داو از طریق این روند ظاهر میشود:
- پس از اینکه یک کف در یک روند نزولی در یک بازار خرسی تشکیل شد، یک جهش صعودی در قالب یک روند ثانویه اتفاق خواهد افتاد.
- اصلاح یا پولبک (Pullback) یکی از میانگینها، باید از ۳ درصد بیشتر شود و بالاتر از کف قبلی در هر دو میانگینهای صنعتی و حمل و نقل باقی بماند.
- شکست صعودی در سقف رالی قبلی، یک سیگنال خرید ارسال کرده که نشان از تشکیل یک بازار گاوی دارد.
سیگنال فروش در تئوری داو؛ سیگنال فروش در تئوری داو نیز، از ترتیب این اتفاقات ظاهر میشود:
- رسیدن یک بازار گاوی به اوج و سقف خود و سپس بازگشت.
- آغاز یک رالی ۳ درصدی یا بیشتر که با رسیدن به سقف بازار، دچار کاهش و بازگشت میشود.
- سیگنال فروش یک بازار خرسی زمانی ارسال میشود که قیمت طی یک حرکت کفهای اخیر خود را بهسمت پایین بشکند و این اتفاق باید در هر دو شاخص صنعتی و حمل و نقل بیفتد.
استفاده از تئوری داو در ارز دیجیتال
با وجود اینکه تئوری داو ویژه بازارهای مالی سنتی طراحی شده، بازار ارزهای دیجیتال هم از برخی ایدههای این نظریه بهره میبرد. در ادامه به بررسی رویکردهایی در تئوری داو میپردازیم که قابل اعمال در تحلیل ارزهای دیجیتال و شناخت روندهای این بازار هستند.
شناخت روندها: بر اساس تئوری داو، سه روند کلی وجود دارند که بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار میدهند که روندهای صعودی، نزولی و خنثی یا رِنج هستند. فعالان بازار ارزهای دیجیتال نیز از این نظریه استفاده کرده تا مسیر کلی بازار را تشخیص دهند. مثلاً در یک روند نزولی، هر کف بالاتر از کف قبلی است و رالی قیمتها در سطوح بزرگی انجام میشود. از این رو، معاملهگران الگوهای مشابه را در نمودار قیمت ارزهای دیجیتال مقایسه کرده تا یک روند را شناسایی کنند.
تاییدیه حجم معاملات: طبق تئوری داو، حجم معاملات (Volume) در ارزیابی روندها اهمیت زیادی دارد. رشد حجم معاملات یک ارز دیجیتال در یک روند صعودی یا نزولی، میزان قدرت روند را نشان میدهد. از طرفی دیگر کاهش حجم معاملات طی یک بازگشت روند، میتواند نشانهای مبنی بر تضعیف مومنتوم (قدرت عملکرد / Momentum) قیمت و روند باشد.
مطالعه بیشتر: استراتژی مومنتوم تریدینگ چیست؟
بازگشت روند: تئوری داو میگوید تا زمانی که یک نشانه یا الگوی بازگشتی قطعی در بازار مشاهده نشده، روند فعلی ادامه پیدا خواهد کرد. از این رو، معاملهگران ارزهای دیجیتال با بررسی اندیکاتور های مربوط به بازگشت روندها، مثل شکست روند تشکیل متوالی سقفهای بالاتر (Higher High) و کفهای پایینتر (Lower Low) در یک روند صعودی و سقفهای پایینتر (Lower High) و کفهای پایینتر در یک روند نزولی، میتوانند بازگشت در روند بازار مربوطه را شناسایی کنند.
حمایت و مقاومت: یکی دیگر از مسائل مهمی که تئوری داو به آن پرداخته، سطوح حمایتی و مقاوتی یک روند است. حمایتها و مقاومتها ابزار مناسبی جهت پیداکردن زمان صحیح برای ورود یا خروج از بازار و همچنین ارزیابی قدرت یک روند هستند.
میانگینهای بازار: اندیکاتورها و شاخصهای میانگین یک بازار مانند شاخص DJIA، در ارزیابی یک روند کاربرد دارند. معاملهگران ارزهای دیجیتال میتوانند از این شاخصها یا میانگینهای ویژه این بازار جهت شناسایی مسیر فعلی بازار استفاده کنند.
تاییدیه در تایم فریمهای مختلف: معاملهگران میتوانند روند یک بازار را در بازههای زمانی مختلف ارزیابی کنند. تئوری داو هم میگوید یک روند باید در شرایط و زمانهای مختلف تایید شود. فعالان بازار رمزارزها میتوانند با تحلیل یک نمودار قیمت در بازههای زمانی مختلف، از این رویکرد برای تحلیل روند بازار استفاده کنند.
احتیاط در روندهای خنثی: روندهای خنثی و رنج هم در تئوری داو وجود دارند، اما از جایی که در این نظریه قانون مشخصی برای این روندها تعریف نشده، سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال باید هنگام نوسانات شدید قیمتها یا دورههای تثبیت (Consolidation)، نهایت احتیاط را بهخرج دهند.
در نهایت، با وجود اینکه میتوان از تئوری داو در ارزهای دیجیتال هم استفاده کرد، باید به خاطر داشت که این بازار نسبتاً نوظهور و منحصربهفرد بوده و عوامل مهم دیگری نظیر ذهنیت و تمایلات سرمایهگذاران (Sentiment)، پیشرفتهای حوزه تکنولوژی و تحولات قانونگذاریها بر این بازار نیز، در نوسانات قیمت رمزارزها دخیل هستند.
محدودیتهای استفاده از تئوری داو در بازار ارز دیجیتال
تئوری داو تحلیل و دیدگاهی صحیحی از الگوهای موجود در بازارهای مالی ارائه میدهد، اما استفاده از آن در بازار ارزهای دیجیتال با محدودیتهایی همراه است. محیط دیجیتالی و منحصربهفرد بازار رمزارزها که دائماً در حال پیشرفت و تحول بهویژه در زمینه فناوری و قانونگذاریها است، برخی اصول مهم تئوری داو را بلااستفاده کرده است.
مثلاً شناخت روند در بازار ارزهای دیجیتال دشوار است که علت هم، ساختار غیرمتمرکز و مبتنی بر حدسوگمان آن است که نوساناتی غیرعادی برای قیمتها بههمراه دارد. بهعلاوه، تئوری داو برای فاکتورهای اصلی تکاندهنده بازار یک ارز دیجیتال نظیر ارتقای شبکه بلاک چین یا اعلامیههای غیرمنتظره کافی نیست. این اعلامیهها میتوانند از سوی تیم توسعهدهنده پروژه یا مقامات دولتی و قضایی یک کشور باشد که مرتبط با پروژه ارز دیجیتال مد نظر باشد.
یکی دیگر از موارد در سختتر بودن تحلیل بازار ارز دیجیتال نسبت به بازارهای سنتی، نبود اساس موجود در کمپانیهای سنتی، حجم دقیق معاملات سهام یا گزارش درآمد آنها است. به این معنی که فرضیههایی که مبنی بر دادههای پایدار و ثابت یک بازار در تئوری داو تعریف شده، در بازار ارزهای دیجیتال بهدلیل ریسک و نوسانات ذاتی این دسته از داراییها کارایی ندارند.
در آخر باید گفت تئوری داو توانسته به علم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، پایه و اساس دقیقی ببخشد و استفاده از آن در بازار رمزارزها، بهطور همزمان نیازمند توجه دقیق به ویژگیهای منحصربهفرد این بازار و استفاده از سایر ابزارهای تحلیل بازار است.
در این مقاله از صرافی او ام پی فینکس، بررسی کردیم که تئوری داو چیست و اصول و سیگنالهای این نظریه را برای شما توضیح دادیم. در صورت داشتن سوال، انتقاد و یا پیشنهاد پیرامون موارد فوق، لطفا در بخش نظرات با ما در ارتباط باشید.
سوالات شما از مقاله تئوری داو
-
تئوری داو چیست؟
تئوری داو (Dow Theory) نظریهای است که میگوید بازارهای مالی از روندها و الگوهای مشخصی پیروی میکنند که با شناخت آنها میتوان به دیدگاه و تحلیل دقیقی از یک بازار رسید.
-
چگونه کتاب تئوری داو را بگیرم؟
در بازارهای آنلاین کتب مختلفی با مضمون تحلیل تکنیکال بر اساس تئوری داو وجود دارند که قابل خریداری یا دانلود هستند.