پرایس اکشن (Price Action) چیست؟ معجزه معاملهگری با دادههای خام قیمت

تصور کنید بتوانید بازار را مانند یک کتاب باز بخوانید و هر حرکت آن را بدون نیاز به شاخصهای پیچیده و طاقتفرسا یا نیاز به سیل عظیمی از دادهها درک کنید. این یک رویای محال و دستنیافتنی نیست، چراکه پرایس اکشن این امکان را برای شما فراهم میکند. این سبک معاملاتی، با کنار گذاشتن موارد غیرضروری، تنها روی حرکات خام قیمت تمرکز میکند.
پرایس اکشن ضربان قلب بازار است؛ داستان عرضه و تقاضا، ترس و طمع و نبرد دائمی بین خریداران و فروشندگان که از زبان قیمت روایت میشود. توانایی درک و تفسیر این زبان، پیشبینی حرکات بازار را به چالشی هیجانانگیز و لذتبخش برای معاملهگران تبدیل میکند. این مقاله از بلاگ صرافی ارز دیجیتال او ام پی فینکس، به کاوش در عمق سبک معاملاتی پرایساکشن اختصاص دارد. آن را از دست ندهید.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن (Price Action) به حرکات قیمت یک دارایی اعم از سهام، فارکس، کالاها یا ارزهای دیجیتال، در طول زمان اشاره دارد که پایه تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، این روش نشاندهنده رفتار قیمت بدون تأثیر شاخصهای خارجی یا دادههای بنیادی در بازارهای مالی است. تمرکز اصلی معاملهگرانی که از استراتژیهای پرایساکشن استفاده میکنند، بر مطالعه الگوهای تاریخی و بلادرنگ قیمت، روانشناسی بازار، خطوط روند، شکلگیری کندلها و سطوح کلیدی مانند حمایتها و مقاومتها قرار دارد.
در این روش معاملهگران به جای قوانین الگوریتمی ازپیشتعریفشده، بر تفسیر ذهنی خود از حرکات قیمت تکیه میکنند. ناگفته نماند که این کار به مهارت زیاد در درک پویاییهای بازار و واکنش به آنها در زمان واقعی نیاز دارد.
پرایس اکشن چگونه کار میکند؟

معاملهگران برای استفاده از سبک معاملاتی پرایس اکشن، با تحلیل و بررسی دقیق نمودارها، الگوها یا ستاپهای تکرار شوندهای را که نشانه حرکات بالقوه بازار هستند، شناسایی میکنند. یعنی برای شناسایی بهترین نقاط ورود و خروج بازار، به جای تکیه بر اندیکاتورهایی که اغلب عقبتر از زمان هستند، به دادههای خام قیمت تکیه میکنند. برای این کار، ابزارهای رایجی مانند نمودارهای کندل استیک یا شمعی، که بهصورت بصری تغییرات قیمت را در بازههای زمانی خاص نشان میدهند، سطوح حمایت و مقاومت، روندها و شکلهای نمودار به کمک معاملهگران میآیند.
درحقیقت، معاملهگران با مشاهده رفتار قیمت در نقاط شکست، معکوسشدن روند یا تحکیم، حرکات آتی بازار را براساس الگوهای قبلی و روانشناسی بازار پیشبینی میکنند.
راهکارهای اساسی و نکات طلایی در تحلیل پرایس اکشن
گفتیم که استراتژی معاملاتی پرایس اکشن بر تفسیر حرکات خام قیمت برای شناسایی فرصتهای نات معاملاتی تکیه دارد. برای رسیدن به این هدف، راهکارهایی مثل شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، دنبالکردن روندها، شناسایی و بررسی الگوهای کندلی مثل پین بار یا دوجی و شناسایی نقاط شکست ازجمله اقداماتی هستند که معاملهگران برای واکنش به رفتار قیمت یک دارایی در زمان واقعی و اتخاذ تصمیمات آگاهانه از آنها استفاده میکنند.
نکات کلیدی که باید رعایت کنید:
پیش از آغاز معامله در بازارهای مالی با سبک پرایس کشن، لازم است به چند نکته طلایی توجه کنید:
سادگی نمودارها را حفظ کنید: بهجای پیچیدگی بیشازحد، برای تمرکز روی دادههای خام قیمت، شاخصهای غیر ضروری را حذف کرده و تنها روی چند الگو یا ستاپ قابل اعتماد تمرکز کنید.
صبر کلید موفقیت شماست: از تصمیمات شتابزده بپرهیزید و منتظر شرایط مطلوبی باشید که با احتمال بیشتری با روند کلی یا سطوح کلیدی نمودار همسو هستند.
مدیریت ریسک را فراموش نکنید: برای محافظت از سرمایه خود، همیشه از دستورات حد ضرر و اندازه پوزیشن مناسب استفاده کنید و تنها درصد کمی از سرمایه خود را در هر معامله بهخطر بیندازید.
منضبط باشید: به استراتژی خود پایبند بمانید و از تصمیمات تکانشی و احساسی اجتناب کنید.
همیشه مشغول یادگیری باشید: سعی کنید مهارتهای خود را با مطالعه منابع بهروز و بررسی رفتار بازار و تطبیق استراتژیها هر روز بیشتر کنید.
اصطلاحات رایج در پرایس اکشن
تا اینجا فهمیدیم پرایس اکشن price action چیست و چه هدفی را دنبال میکند. پیش از آشنایی با انواع سبکها و استراتژیها در این روش معاملاتی، لازم است با اصطلاحات رایجی آشنا شویم که احتمالاً حین مطالعه یا تمرین پرایساکشن با آنها سروکار خواهیم داشت.
حمایت (Support): سطحی از قیمت که در آن علاقه خرید به اندازهای قوی است که از کاهش بیشتر جلوگیری میکند.
مقاومت (Resistance): سطحی کلیدی که در آن قیمت به دلیل فشار فروش، دیگر قادر به افزایش نیست.
خطوط روند (Trend lines): خطوط مورب ترسیمشده بر روی نمودار که به سه شکل بالارونده یا صعودی، پایینرونده یا نزولی و جانبی یا رنج مشاهده میشوند.
محدوده تحکیم (Consolidation Range): بازهای که در آن با افزایش معاملات رِنج، قیمت در یک محدوده مشخص نوسان میکند و نشاندهنده بلاتکلیفی میان خریدارن و فروشندگان قبل از یک شکست احتمالی است.
ساختار بازار (Market Structure): الگوی کلی صعود و فرودها که مشخص میکند بازار روند صعودی، نزولی یا رِنج دارد.

شکست (Breakout): زمانی اتفاق میفتد که قیمت از سطوح حمایت یا مقاومت تعریفشده خود عبور میکند و اغلب نشانه شروع یک روند جدید است.
پولبک (Pullback): معکوسشدن موقت قیمت در یک روند کلی (مثلاً افت موقت قیمت در یک روند صعودی)، که فرصتهایی را برای ورود به معاملات در جهت اصلی ارائه میدهد.
الگوهای کندل استیک (Candlestick Patterns): شکلگیری الگوهای خاصی از کندلها در نمودار که نشاندهنده احتمال برگشت یا ادامه روند قیمت هستند.
پینبار (Pin Bar): یک کندل استیک با دم بلند و بدنه کوچک که نشاندهنده معکوسشدن احتمالی روند است.
کندل داخلی یا اینساید بار (Inside Bar): یک الگوی دو میلهای از الگوهای کندل استیک که اغلب نشاندهنده شکست قریبالوقوع قیمت است.
میلههای OHLC: کندلهایی با ساختار کلی Open-High-Low-Close که اطلاعات دقیقی در مورد حرکت قیمت در یک دوره زمانی خاص ارائه میدهند.
فتیله یا شدو (Wicks/Shadows): گاهی با عنوان سایه نیز شناخته میشود. خطوط نازکی در بالا یا پایین بدنه کندلها شکل میگیرد و نوسانت قیمت در طول یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهد.
الگوی دوجی (Doji): یک کندل با بدنه بسیار کوچک که نشاندهنده عدم تصمیمگیری و بلاتکلیفی در بازار و احتمال معکوسشدن روند است.

کف یا سقف نوسانی (Swing High/Low): یک قله (سقف) یا کف قیمت، که برای شناسایی روندها و سطوح کلیدی استفاده میشود.
شکست کاذب یا فیکاوت (Fakeout): شکست کاذبی که در آن قیمت قبل از معکوسشدن روند، برای مدت کوتاهی از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند و اغلب معاملهگران را به دام میندازد.
بلوکهای سفارش یا اوردر بلاک (Order Blocks): مناطقی در نمودار که در آن خرید یا فروش نهادی قابلتوجهی رخ دادهاست و اغلب بهعنوان مناطق حمایت یا مقاومت در آینده عمل میکنند.
مناطق نقدینگی (Liquidity Zones): مناطقی که در آن سفارشهای حد ضرر دستهبندی شده و توسط معاملهگران نهادی هدف قرار میگیرند تا باعث شکست قیمت یا برگشت روند شوند.
شکاف قیمت (Price Gaps): قسمتهایی روی نمودار که در آن قیمت بین دو سطحی جهش میکند که هیچ معاملهای در آن صورت نگرفتهاست. این نواحی اغلب بهعنوان مناطق حمایت یا مقاومت عمل میکنند.
ریجکتشدن قیمت (Price Rejection): زمانی که قیمت تلاش میکند از یک سطح عبور کند، اما به دلیل فشار بازار در جهت مخالف، به عقب رانده میشود.
الگوهای ادامهدهنده (Continuation Patterns): شکلهای مختلف نمودار مانند پرچمها و گُوهها که احتمال ادامه روند فعلی پس از یک مکث کوتاه را نشان میدهند.
انواع سبک معاملات پرایس اکشن چیست؟

معاملات پرایس اکشن سبکهای مختلفی را دربرمیگیرد که هر کدام بسته به شرایط بازار، بازههای زمانی و ترجیحات خاص معاملهگر، متفاوت هستند. بهطور کلی سبکهای پرایساکشن به دو دسته مدرن و کلاسیک طبقهبندی میشوند.
پرایس اکشن مدرن، با استفاده از الگوهای نوین همچون الگوهای هارمونیک، تحلیل حجم معاملات بهعنوان یک عامل کلیدی، تمرکز بر روانشناسی بازار و شناسایی نقاط فشار روانی و تحلیل فراکتالها و الگوهای چند زمانی، رویکرد پیشرفتهتری نسبت به تحلیل رفتار قیمت ارائه میدهد و به معاملهگران کمک میکند تصویر جامعتر و دقیقتری از بازار به دست آورند.
درمقابل، پرایس اکشن کلاسیک، با تکیه بر روشهای سنتی تحلیل تکنیکال، بر الگوهای کندلی و قیمتی شناختهشده، سطوح حمایت و مقاومت کلیدی و رسم خطوط روند و کانالهای قیمتی تمرکز دارد تا مسیر حرکت قیمت را شناسایی و به معاملهگران در تصمیمگیری کمک کند.
در حال حاضر، معاملهگران از چندین سبک مختلف برای معامله به روش پرایساکشن استفاده میکنند که هرکدام با ویژگیهای خاص خود، در یکی از این دو دسته قرار میگیرند. معروفترین این سبکها عبارتند از:
پرایساکشن به سبک لنس بگز
سبک پرایساکشن لنس بگز (Lance Beggs)، روشی مدرن و ترکیبی از متدهای شخصی بگز تحت عنوان Your Trading Coach یا بهاختصار YTC در تایم فریمهای ۳۰ دقیقهای، ۳ دقیقهای و ۱ دقیقهای است. او تحلیل را از تایم فریم ۳۰ دقیقهای آغاز کرده و در صورت یافتن فرصت معاملاتی، از تایم فریم ۱ دقیقهای برای ورود به بازار استفاده میکند. البته او معتقد است که این روش در تمام تایم فریمها و بازارهای مالی قابل استفاده است.
سبک او با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت و تفسیر کندل استیکها، قدرت خریداران و فروشندگان را مقایسه کرده و فرصتهای معاملاتی را بر اساس ضعفهای موجود در روند قیمت و شناسایی معاملهگران متضرر به دست میآورد. در این روش، ستاپهای معاملاتی متنوعی مانند شکست جعلی (BOF)، پولبک ساده (PB) و غیره معرفی میشود.
سبک آل بروکس
سبک کلاسیک آل بروکس (Al Brooks) بر درک چرخههای بازار از طریق روندها و محدودهها تمرکز کرده و بر الگوهای کندل استیک و استراتژیهای شکست تاکید دارد. رویکرد آل بروکس سیستماتیک بوده و شباهت زیادی به تحلیل تکنیکال کلاسیک دارد، با این تفاوت که تمرکز اصلی آن بر مفاهیم اولیه مانند روندها و سطوح حمایت/مقاومت قرار دارد و برای تحلیل حرکات قیمت از الگوهای شمعی ژاپنی استفاده میکند.
وی معتقد است در این روش، تمرکز معاملهگر باید فقط بر روی معیارهایی مثل سطوح حمایت و مقاومت، خطوط و کانالهای روند، مومنتوم حرکت، نقاط سقف و کف قیمت، فشار خرید و فروش، قدرت روند، نسبت ریسک به ریوارد و تعیین حد سود و حد ضرر قرار بگیرد. این روش در بازارهای مختلف از جمله فارکس، سهام و کریپتو کاربرد دارد.
سبک IF/RTM
پرایساکشن مدرن به سبک RTM که توسط ایف میانته (If Myante) ابداع شد، بر شناسایی حرکات و ترفندهای بزرگان بازار، جریان سفارشات سازمانی و مناطق دستکاری بازار، با هدف همجهت شدن با آنها تمرکز دارد. این سبک به معاملهگران کمک میکند تا با درک عوامل پشت پرده بازار، از گرفتارشدن در دام موسسات مالی جلوگیری کنند و با الگوهای خاصی مانند QM و TM، نقاط بازگشتی بازار را شناسایی کرده و با تمرکز بر نرخ عرضه و تقاضا و سطوح حمایت و مقاومت، سود بیشتری کسب کنند. این سبک به مطالعه دقیق تلههای نقدینگی، شکستهای جعلی و عدم تعادل قیمت برای معامله در راستای حرکتهای نهادی وابسته است.
سبک نیال فولر
در سبک کلاسیک نیال فولر (Nial Fuller) از سادگی در معاملات با تمرکز بر نمودارهای تمیز و فاقد اندیکاتورهای پیشرفته تکنیکال حمایت میشود. استراتژیهای او حول سطوح حمایت و مقاومت کلیدی، الگوهای کندل استیک و تکنیکهای پیروی از روند میچرخند. فولر بر صبر و انتظار برای ستاپهای ایدهآل در کنار مدیریت ریسک دقیق تأکید میکند.
سبک ریچارد وایکوف
روش کلاسیک ریچارد وایکوف (Richard Wyckoff) حول چرخههای مختلف بازار اعم از انباشت (Accumulation)، افزایش قیمت (Mark-up)، توزیع (Distribution) و کاهش قیمت (Mark-down) میچرخد. او مفاهیمی مانند عدم تعادل عرضه و تقاضا و پول هوشمند را معرفی کرد. بهعقیده بسیاری، پرایس اکشن امروز حاصل تحلیلهایی است که وایکوف از حرکات قیمت در اوایل قرن بیستم انجام داد.
علاوهبر این پنج سبک رایج، معاملهگران از روشهای دیگری مثل روش ICT، روش سم سیدن (Sam Seiden)، گالن وودز (Galen Woods)، منصور ساپاری (Mansour Sapari) و آلفونسو مورنو (Alfonso Moreno) نیز برای ترید به سبک پرایس اکشن استفاده میکنند.
بهترین استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن چیست؟
اکنون که یاد گرفتیم انواع سبک پرایس اکشن چیست، میتوانیم نگاهی هم به بهترین استراتژیهای معاملاتی در این روش بیندازیم. پیش از آن، در نظر داشته باشید که انتخاب بهترین استراتژی به عواملی مثل سبک معاملاتی، میزان تحمل ریسک، شرایط بازار و سطح تجربه شما بستگی دارد.
علاوهبر استراتژیهای کلی معامله در بازار مثل دنبالکردن خط روند، شکست مقاومتی، معامله با سطوح حمایت و مقاومت و غیره، در پرایساکشن استراتژیهای مرتبط با الگوهای کندل استیک طرفداران زیادی دارند. این الگوها که بر مبنای اشکال خاص کندلهای پیدرپی شکلمیگیرند، انواع مختلفی دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
الگوی کندل بازگشتی

الگوی کندل بازگشتی (Reversal Bar Pattern)، شامل دو نوع صعودی و نزولی است. در الگوی کندل بازگشتی صعودی، کف قیمت کندل اول پایینتر و قیمت بستهشدن آن بالاتر از کندل قبل است. در نوع نزولی، سقف قیمت بالاتر بوده و کندل دوم با قیمت پایینتری نسبت به کندل قبلی بسته میشود. این الگو با تکیه بر سطوح حمایت و مقاومت ایجادشده از کندل قبلی، سیگنالهای معاملاتی مشخصی ارائه میدهد: در روند صعودی، خرید بالای کندل صعودی و در روند نزولی، فروش زیر کندل نزولی توصیه میشود. این الگو معمولاً نشاندهنده تغییر احتمالی جهت حرکت قیمت است.
الگوی کندل بازگشتی کلیدی

در الگوی کندل بازگشتی کلیدی (Key Reversal Bar) صعودی، کندل جدید پایینتر از کف قیمت کندل قبلی باز شده و بالاتر از سقف آن بسته میشود. در نوع نزولی این الگو، کندل جدید بالاتر از سقف کندل اول باز و پایینتر از کف آن بسته میشود. در این الگو یک شکاف قیمت دیده میشود. در شکاف صعودی و رسیدن قیمت به سطح مقاومت، بازار به جهت معکوس، یعنی روند نزولی تغییر مسیر میدهد و برعکس. برای کسب سود از این الگو، توصیه میشود بالاتر از کندل بازگشتی کلیدی پوزیشن خرید و در پایین آن پوزیشن فروش باز شود.
الگوی پین بار

الگوی پین بار (Pin Bar) از کندل استیکهایی با فتیلههای بلند برای شناسایی نواحی ریجکتشدن قیمت و معکوسشدن روند استفاده میکند. در پینبار صعودی، دم پایینی کندل و در الگوی نزولی، فتیله بالایی بیشترین اندازه را دارند. در این الگو سطوح حمایت یا مقاومت کلیدی، بهصورت کاذب شکسته شده و معاملهگران را به اشتباه میندازد.
برای استفاده از پتانسیل این الگو باید در جهت مخالف فتیله معامله کنید. یک فتیله بلند در پایین کندل، نشاندهنده معکوسشدن به سمت روند صعودی است، درحالیکه فتیله بلند بالا، یک برگشت نزولی را نشان میدهد.
الگوی کندل خسته

الگوی کندل خسته یا درمانده (Exhaustion Bar) نشاندهنده تغییر قدرت در بازار است، یعنی پس از خستگی یک گروه (خریداران یا فروشندگان)، گروه مقابل وارد عمل میشود. نوع نزولی (Bearish) با گپ صعودی باز شده و پرقدرت به سمت پایین نزول میکند، درحالیکه کندل خسته صعودی (Bullish) با گپ نزولی باز شده و با قدرت به سمت بالا حرکت میکند. برای رسیدن به سود، خرید بالای کندل خسته صعودی و فروش پایین کندل خسته نزولی توصیه میشود. این نکته را نیز باید در نظر داشت که حجم معاملات در این الگو افزایش مییابد و گپ ایجادشده معمولاً پر نمیشود.
الگوی کندل داخلی

الگوی کندل داخلی (Inside Bar) زمانی شکل میگیرد که یک کندل کوچکتر، موسوم به «کندل بچه» یا «داخلی»، بهطور کامل در داخل محدوده قیمتی کندل قبلی، یا «کندل مادر»، قرار بگیرد. به این معنی که بیشترین و کمترین سطوح قیمت کندل کوچکتر، به ترتیب، از بیشترین و کمترین قیمت کندل بزرگتر عبور نمیکنند.
این الگو عموماً پس از یک حرکت قدرتمند در بازار ظاهر میشود و نمایانگر دوره سکون یا بلاتکلیفی میان معاملهگران است. تحلیلگران اغلب از این الگو برای پیشبینی ادامه روند فعلی یا احتمال تغییر جهت آن استفاده میکنند. شکست قیمت و عبور از سقف یا کف کندل مادر میتواند بهعنوان تأییدی بر ادامه روند در نظر گرفته شود.
علاوه بر این پنج الگوی رایج کندل استیک، معاملهگران از الگوهای دیگری نیز بهعنوان بخشی از استراتژی معاملاتی پرایس اکشن استفاده میکنند.
- الگوی دو کندل بازگشتی (Two-Bar Reversal) : یک الگوی بازگشتی است که از دو کندل بزرگ تشکیل شده و در محدوده های بازگشتی نمودار ظاهر میشود. در نوع صعودی، کندل اول نزولی و کندل دوم صعودی است و بالعکس.
- سه کندل بازگشتی (Three-Bar Reversal): شامل سه کندل متوالی است که نشاندهنده تغییر احتمالی در روند بازار هستند. کندل اول نشاندهنده روند جاری، کندل دوم نشاندهنده تردید و کندل سوم تأییدکننده تغییر روند است.
- پولبک سه کندل (Three-Bar Pullback): در یک روند صعودی یا نزولی تشکیل میشود و فرصت ورود به معامله را در جهت روند اصلی فراهم میکند. این الگو ممکن است شامل سه کندل متوالی باشد که اصلاحی کوتاهمدت در روند اصلی ایجاد میکنند.
- الگوی کندل خارجی (Outside Bar): یک کندل بزرگتر (کندل خارجی) کندل قبلی (کندل داخلی) را در بر میگیرد. این الگو نشاندهنده تغییر احتمالی در روند بازار است.
- الگوی NR7: متشکل از ۷ کندل پیاپی که آخرین کندل، کوچکترین آنها است. این الگو نشاندهنده کاهش نوسانات بازار و احتمال شکست قیمت است.
تاثیر معامله کردن بر اساس پرایس اکشن
معامله به سبک پرایساکشن در بازارهای مالی، فرآیند تصمیمگیری و عملکرد معاملهگر و پیامدهای بعد آن را از جهات مختلف تحت تاثیر قرار میدهد. در این روش، معاملهگران میتوانند با تمرکز بر حرکتهای خام قیمت، تصمیمگیری خود را با تکیه بر سطوح کلیدی (حمایت و مقاومت)، الگوهای کندل استیک و شکلهای نمودار برای اتخاذ کنند. در جدول زیر مزایا و معایب معامله به سبک پرایس اکشن بهطور خلاصه گردآوری شدهاست:
مزایای معاملهکردن با سبک پرایساکشن | معایب معاملهکردن با سبک پرایساکشن |
تجزیه و تحلیل مستقیم و استفاده از دادههای خام قیمت بدون نیاز به اندیکاتورها | تفسیر متفاوت بین معاملهگران |
کارایی در بازارهای مختلف و تایم فریمهای گوناگون | مستلزم یادگیری و تمرین مداوم و افزایش مهارت |
کمک به درک بهتر رفتار معاملهگران و روانشناسی بازار | عدم قطعیت در پیشبینی حرکتهای آینده |
ارائه سیگنالهای دقیق برای نقاط ورود و خروج | گاهی تحلیل دادههای قیمت زمانبر است |
پاسخ سریع به شرایط فعلی بازار و امکان تصمیمگیری سریع در معاملات کوتاهمدت | احتمال خطا در تفسیر حرکات قیمت |
انعطافپذیری در انواع استراتژیهای معاملاتی | عدم توجه به عوامل بیرونی مانند اخبار و رویدادها |
کشف اسرار بازار با پرایس اکشن
معاملات پرایساکشن راهی نسبتاً سادهتر و روشی واضح و شهودی برای ارتباط با بازارهای مالی ارائه میدهد. این روش معاملهگران را قادر میسازد حتی در آشفتهترین شرایط بازار، با حذف نویز شاخصها و تمرکز بر زبان خام قیمت، از بازارهای مالی درآمد کسب کنند. تطبیقپذیری، سادگی و اثربخشی پرایساکشن، این سبک معاملاتی را به یک استراتژی محبوب برای بهرهمندی از نوسانات بازار ارزهای دیجیتال و سایر بازارهای مالی تبدیل کردهاست.
سوالات رایج شما درباره پرایس اکشن
- پرایس اکشن چیست؟
یک روش معاملاتی است که بر اساس حرکات خام قیمت بدون استفاده از اندیکاتورها عمل میکند.
- چگونه میتوان از پرایس اکشن برای معامله استفاده کرد؟
با شناسایی الگوهای قیمتی، سطوح حمایت و مقاومت و استفاده از کندلها برای ورود به معاملات.
- آیا پرایس اکشن برای مبتدیان مناسب است؟
بله، پرایس اکشن بهدلیل سادگی و تمرکز بر دادههای خام قیمت، برای مبتدیان نیز مناسب است.
- آیا پرایساکشن در همه بازارهای مالی کار میکند؟
بله، پرایس اکشن در بازارهای مختلف مانند فارکس، بورس، و ارزهای دیجیتال قابل استفاده است.
- آیا پرایساکشن بدون ریسک است؟
خیر، هیچ استراتژی معاملاتی بدون ریسک نیست. پرایس اکشن نیز نیاز به مدیریت ریسک دارد.
- چگونه میتوان مهارت در پرایس اکشن را افزایش داد؟
با تمرین مداوم، تحلیل چارتها و یادگیری از تجربیات دیگران میتوان مهارت در پرایس اکشن را افزایش داد.