رکود چیست و چه تاثیری بر بازار ارزهای دیجیتال دارد
با این که به احتمال زیاد تا کنون کلمه «رکود» به گوشتان خورده و در حال حاضر تیتر اخبار را به خود اختصاص داده است، شاید کاملاً با این فرضیه و فرآیند آن آشنا نباشید. با توجه به این مسئله، بهتر است به بررسی دقیق این اصطلاحِ حوزه امور مالی بپردازیم که بهشدت برای نظامهای اقتصادی اتفاقی نامطلوب است. پیش از شروع، بهتر است بدانید که این مطلب شامل هیچگونه توصیه اقتصادی و سرمایهگذاری برای شما نیست و صرفاً مطلبی آموزشی برای یادگیری در مورد رکود و تاثیر آن بر بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال است.
جایگاه رکود در نظام اقتصادی
در ابتدا باید دانست که پیامدهای رکود، در صورتی که مقامات دولتی بهسرعت از طریق محرکهای اقتصادی لازم با آن مقابله نکنند، میتوانند برای یک کشور و ساکنین آن ویرانگر باشند. اما یک نظام اقتصادی چگونه به نقطه رکود میرسد؟
طبق تعریف کلی دفتر ملی پژوهش اقتصادی (NBER)، رکود به یک سیر نزولی قابل توجه در عملکرد یک نظام اقتصادی گفته میشود که در بخشهای حیاتی و مهم این سیستم رخنه میکند و برای چندین فصلِ سال و یا سالهای بیشتر، با توجه به میزان وخامت شرایط ادامه پیدا میکند.
اما به بیان دقیق، یک کشور زمانی با رکود مواجه میشود که میزان تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product / GDP) آن، حداقل برای دو فصل مالی بهطور مداوم سیری نزولی را طی میکند.
با این که وجود رکود در میزان تولید ناخالص داخلی یک کشور کاملاً مشهود است، میتوان آن را توسط شاخصهای دیگری نیز شناسایی کرد؛ شاخصهایی نظیر تورم، کاهش سطح درآمد، افزایش بیکاری، کاهش تولیدات صنعتی و کاهش فروش عمده و خرده فروشی در میان دیگر نمونهها، نشان از پیدایش رکود دارند.
باید خاطرنشان کرد، زمانی که تولید ناخالص داخلی بهطور مداوم در حال کاهش باشد، مردم با گذشت زمان کمکم متوجه سختیهای بهوجود آمده میشوند. برای مثال اگر یک کشور در مسیر رکود قرار گرفته باشد، به احتمال فراوان تورم هم در کنار آن پدیدار میشود و مردم جامعه در مقایسه با حالت عادی سابق، روز به روز پول بیشتری را خرج زندگی خود میکنند.
به همین شکل، شرکتها برای بقا در دوران رکود ممکن است مجبور به کاهش هزینههای عملیاتی خود شوند که عموماً شامل تعدیل نیروهای کار و در نتیجه افزایش نرخ بیکاری است که این مسئله به نظام اقتصادی بر میگردد و این چرخه به همین شکل ادامه پیدا میکند.
با توجه به این موارد، مهم نیست که تاثیر رکود بر اقتصاد کشور چگونه است و رسانهها تا چه حد آن را برای عموم مبهم و مخفی نگه میدارند؛ رکود یک بخش کاملاً عادی از چرخه اقتصادی و روند پیشرفت است، مگر این که برای مهار آن تمهیدات خاصی صورت نگیرد!
رکود معمولاً منجر به تحول در نظام اقتصادی یا یک تغییر چشمگیر در چشماندازهای مالی در دورههای زمانی مختلف میشود.
علت رکود چیست؟
دلایل رکود شامل متغیرهای زیادی است که اکثراً ماهیت مالی دارند، اما به این معنی است که رکودها میتوانند علاوهبر عوامل طبیعی، دلایل انسانی و غیرطبیعی نیز داشته باشند.
مثلاً، تغییرات شدید آب و هوایی میتواند یکی از عوامل طبیعی آغازکننده رکود باشد، در حالی که سقوط یکپارچه نظام اقتصادی، کمبود نیروی فنی و متخصص و روند کند پذیرش و جذب فرآیندهای مدرن و تحولآفرین، جزء عوامل غیرطبیعی در بهوجود آمدن رکود هستند. در هر صورت، عوامل زیر عموماً جزء محرکهای اصلی ایجاد رکود در هر کشوری بهحساب میآیند.
بدهی بیش از حد دولت: یکی از روشهایی که بهسرعت سطح بدهی یک کشور را بیش از اندازه بالا میبرد، استقراض مداوم است، به همین سادگی!
همانطور که پیدا است، کشوری که با دریافت وامهای پی در پی دیگر توان تامین مالی آنها را از دست میدهد، تنها یک وام دیگر با رکود فاصله خواهد داشت. در اینگونه مواقع که بدهی بیش از حد یک کشور منجر به رکود میشود، این بدهی به حدی افزایش پیدا میکند که از سطح تولید ناخالص داخلی آن بیشتر میشود و در نتیجه، نظام اقتصادی آن را واژگون میکند.
حباب قیمتی داراییها: گاهی اوقات زمانی که سطح تقاضا برای یک دارایی که پشتوانه محکمی نداشته افزایش پیدا میکند، ممکن است منجر به یک بحران مالی بیسابقه شود.
بهعنوان مثال در طرحهای پانزی (Ponzi)، اگر مردم سراسر دنیا در آن سرمایهگذاری کنند، جریان پول و نقدینگی از یک منطقه به محلی دیگر انتقال پیدا میکند. اما در صورتی که این طرح با شکست مواجه شود، افرادی که در آن سرمایهگذاری کرده بودند تنها قربانیان ماجرا نخواهند بود؛ کشور سکونت این قربانیان نیز متحمل آسیب میشود، چرا که سرمایه از این کشور خارج شده و در ازای آن چیزی دریافت نشده است.
به همین شکل زمانی که مردم در حبابها سرمایهگذاری میکنند، که اغلب از روی احساسات و هیجانات غیرمنطقی این تصمیم را میگیرند، میتوان بهراحتی پیدایش یک رکود را پیشبینی کرد؛ خصوصاً زمانی که آن حباب میترکد و قیمت دارایی با ریزش مواجه میشود و موج «فروش از روی ترس» آغاز میگردد.
ابَر تورم: ابَر تورم (Hyperinflation) در پی یک تورم عادی آغاز میشود که میتواند یک کشور را در رکود فرو ببرد. بهطور کلی، تورم به یک روند افزایشی بهصورت دورهای در قیمت کالاها گفته میشود. تورم شدید خطرات بسیار زیادی دارد، بهویژه زمانی که بخش بزرگی از جمعیت در فقر باشند یا پایینتر از سطح میانگین درآمد زندگی کنند.
تورمزدایی بیش از حد: در حالی که ابر تورم برای نظام اقتصادی بههیچ عنوان خوب نیست، تورم منفی شدید نیز میتواند شرایط بدتری را برای یک جامعه رقم زند. هنگام وقوع این پدیده، قیمت کالا و خدمات بهسرعت کاهش پیدا میکند و در صورت تشدید این چرخه، افراد و کمپانیها ممکن است دیگر برای چیزی هزینه نکنند.
معمولاً در چنین شرایطی، نظام اقتصادی توسط افرادی که پولی خرج نمیکنند تضعیف میشود و سقوط شدیدی را در روند تولیدات ایجاد میکنند و با حاد شدن شرایط، رکود بهوجود میآید.
پیشرفت تکنولوژی: این مورد ممکن است کمی گیجکننده بهنظر برسد؛ چطور ممکن است که پیشرفتها در حوزه تکنولوژی به رکود بیانجامند؟! اگرچه در بلندمدت پیشرفتهای انقلابی در تکنولوژی معمولاً باعث افزایش تولیدات میشوند، مراحل اولیه که اکثراً شامل جذب و پذیرش آنها است، ممکن است کمی طول بکشد.
با توجه به این مسئله، ابتدای دوره راهاندازی یک فناوری تحولآفرین مانند بلاک چین، وب ۳، اینترنت 5G، هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و . . . اغلب ممکن است نظامهای تولیدی را با تضعیف در عملکرد مواجه کنند و در نتیجه، کندی در نظام اقتصادی و در مرحله آخر آن را به رکود برسانند.
شوک اقتصادی: چندین عامل هستند که پتانسیل آغاز یک شوک اقتصادی را در خود دارند که اکثر آنها عواملی غیرطبیعی هستند و یا در پی اقداماتی بهخصوص از سوی دولتها بهوجود میآیند. برای نمونه، اقداماتی از قبیل بالا بردن تعرفهها و مالیات و قیمت کالاهای پرتقاضا، مانند گاز و سوخت میتوانند آغازگر یک رکود باشند.
با این که شوکهای اقتصادی معمولاً از اقدامات دولتها سرچشمه میگیرند، گاهی اوقات ممکن است نتیجه بلایای طبیعی یا همهگیریها باشند. پاندمی کرونا و قرنطینه پس از آن و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی شاید بهترین مثال در اینجا باشد.
تاثیر رکود بر بازار ارزهای دیجیتال
در ابتدا، این مسئله را باید در نظر داشت که بازار جهانی رمزارزها، حتی در روزهای اوج خود، تنها بخش کوچکی از نظام اقتصادی جهانی را تشکیل میدهد. شایان ذکر است که ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال در نوامبر ۲۰۲۱ (مهر-آبان ۱۴۰۰) به سقف تاریخی ۳ تریلیون دلار رسید و در حال حاضر، این رقم کمتر از ۱ تریلیون دلار است.
از لحاظ مقایسه، شاخص GDP در سطح جهانی در بازه زمانی مذکور نزدیک به ۹۴.۹۳ تریلیون دلار برآورد شد که تقریباً ۱۰ درصد بیشتر از آمار خود در سال ۲۰۲۰ بود.
بهطور واضح، شکاف بزرگی بین سیستمهای اقتصادی متمرکز و غیرمتمرکز وجود دارد. از این رو، صنعت رمزارزها هنوز برای ایجاد یک رکود در بازارهای جهانی وسعت و قدرت کافی را ندارد. از سویی دیگر، در صورتی که برای بازارهای سنتی سرنوشتی مشابه (رکود) رقم خورد، ممکن است پیامدهای فجیعی برای ارزهای دیجیتال داشته باشد و در نهایت، خطر چنین واقعهای به این بازار بستگی دارد.
اما بازار رمزارزها همانند بازارهای سنتی، از خطرات و پیامدهای بحران مالی و رکود مستثنی نیست. بهطور طبیعی، بیشترین عوامل تحت ضرر در بازار ارزهای دیجیتال طی یک رکود، سرمایهگذاران شخصی و سازمانی در این حوزه هستند.
زمانی که یک بحران مالی در هر مقیاسی پدید میآید، تمایل سرمایهگذاران برای کاهش ضرر در رابطه با داراییهای پر ریسک خود افزایش پیدا میکند. متاسفانه، برای سرمایهگذاران، خصوصاً سرمایهگذاران خُرد، رمزارزها داراییهایی پر ریسک محسوب میشوند و طی یک رکود، احتمالاً جزء داراییهایی هستند که تحت فشار قرار میگیرند.
علاوهبر دیگر موارد، کاهش ارزش در سرمایهگذاریها ممکن است منجر به «فروش از روی ترس» شود که به تنهایی، میتواند قیمتها و ارزش بخش بزرگی از بازار ارزهای دیجیتال را بهشدت کاهش دهد.
همچنین، وقوع رکود میتواند سرمایه انسانی در صنعت رمزارزها را تحت تاثیر خود قرار دهد. به عبارت دیگر، با افزایش پذیرش و رونق در بازار رمزارزها، پروژههای بیشتری پا به عرصه گذاشته و موقعیتهای شغلی بیشتری در این فضا بهوجود میآیند که دقیقاً عکس این روندها نیز هنگام یک رکود اتفاق میافتد.
زمانی که بخش بزرگی از ذخایر یک شرکت کریپتویی را رمزارزها، بهخصوص ارزهایی بهغیر از استیبلکوینها تشکیل میدهد، خطر منحل شدن آنها هنگام وقوع یک رکود بسیار بالا میرود. اگر چنین شرکتی، همانطور که گفته شد، طبیعتاً بهدنبال کاهش هزینههای خود باشد، ممکن است در نهایت با حجم عظیمی از تعدیل نیروی انسانی خود روبرو شود و یا حداقل، دستمزدها را کاهش دهد. در نتیجه چنین اقداماتی، افزایش نرخ بیکاری پیش روی یک نظام اقتصادی قرار میگیرد.
چگونه هنگام رکود در امان بمانیم؟
پیامدهای رکود معمولاً گریبانگیر همه، از جمله سازمانها و اشخاص خواهد بود؛ اقدامات محافظهکارانه و افزایش سطح فعالیت و همکاری در سطحی گستردهتر نسبت به شرایط عادی، در این مواقع در دستور کار قرار میگیرند. به این ترتیب، هر نهادی رویکردهایی را در نظر میگیرد که بهترین شرایط را برای آن در وضعیت فعلی رقم میزند.
در رابطه با سازمانها، یکی از بهترین رویکردها در مواجه با رکود و بحرانهای اقتصادی، ارزیابی مجدد اهداف و تنظیم اولیتهای سفت و سخت در آن سازمان است. سطح خرج و مخارج اغلب کاهش پیدا میکند و سرمایهگذاریهای جدید به تعویق میافتند.
از سویی دیگر، سرمایهگذاران شخصی میتوانند سرمایهگذاری خود را در کمپانیهایی با سطح بدهی پایین، جریان پولی با کیفیت و ترازنامه مالی قدرتمند انجام دهند. با این حال، به همین اندازه مهم است که افراد در کمپانیهایی که برای ذخایر پشتوانه خود وام سنگین دریافت کردهاند، تجارت فصلی دارند و ارزش سهام آنها بر پایه حدث و گمان است، سرمایهگذاری نکنند.
در کلام آخر باید گفت، با این که مدت زمان وجود یک رکود قابل پیشبینی نیست و ممکن است از چند ماه تا چند سال زمان ببرد، اثرات طولانی مدتی را در یک نظام اقتصادی از خود بهجا میگذارد.
منبع: DailyCoin