اپیزود شانزدهم کریپتوکست – مروری بر سیر تکامل اندیشههای اقتصادی
سیر تکامل اندیشههای اقتصادی
در اپیزود شانزدهم از کریپتوکست سیر تکامل علم اقتصاد را بررسی میکنیم.
آدام اسمیت در سال ۱۷۵۹ نظریهای تحت عنوان احساسات اخلاقی را مطرح کرد، نظریهای که ریشه احساسات خوب و بد انسانها را تشریح میکرد و در آن زمان باعث به وجود آمدن سر و صدای زیادی شد. به اعتقاد اسمیت، جامعه باید آزادی اقتصادی داشته باشد تا بتواند ثروت خود را افزایش بدهد.
اسمیت در کتاب ثروت ملل تصویر دقیقی از جامعه آن زمان انگستان ترسیم کرد. این کتاب یک شیوهنامه کامل برای اداره جامعه بود، جامعهای که میخواهد ثروت خود را افزایش دهد.
سوال اصلی اسمیت این بود که چگونه میتوان در جامعهای که هر کسی به دنبال منفعت خود است، ثبات ایجاد کرد؟ این پرسشها آدام اسمیت را به یک جواب دو کلمهای رساند: دست نامرئی.
اسمیت میگوید یک دست نامرئی در همه جوامع وجود دارد و منافع شخصی انسانها را طوری هدایت میکند که در نهایت رفاه کل جامعه افزایش یابد.
رقابت باعث میشود منافع شخصی طوری تنظیم شوند که در نهایت، نفع آن به کل جامعه تمام برسد. یک اقتصاد رقابتی، انحصارگر ندارد پس کسی نمیتواند کار بازار و قیمتها را دستکاری کند. یک دست نامرئی همه چیز را در بلند مدت تنظیم میکند.
بعد از رقابت، تقسیم کار باعث متخصص شدن ادمها و بهرهوری میشود. افزایش بهرهوری، تولید انبوه و سطح رفاه بالاتری برای جامعه به همراه دارد. اسمیت ثروتمند شدن جامعه را در افزایش تولید آن جامعه میبیند.
آدام اسمیت میگوید جامعه در بلند مدت همه چیز در جامعه در بهترین جای خود قرار میگیرد بدون اینکه در قیمتگذاریها دخالتی وجود داشته باشد. اما جامعه امروز ما چقدر به اندیشههای آدام اسمیت نزدیک است؟ میتوان گفت تقریبا هیچ شباهتی ندارد.
دنیای امروز ما کارخانههای کوچیک و بازار رقابتی ندارد و به جای آن کارخانههای غولآسای چند ملیتی به صورت انحصاری عمل فعالیت میکنند و خیلی راحت کنترل بازار و قیمتگذاریها را در دست گرفتهاند.