۳ زنگ خطر برای تشخیص پروژه های اسکم و نامطمئن
ساتوشی ناکاموتو با انتشار کد رمزارز بیت کوین در دنیا و ایجاد شبکه آن، فضای خالی زیادی را برای پر کردن با تولید پروژههایی مشابه جا گذاشته است.
با گذشت چندین سال، اکوسیستم رمزارزها توسعهدهندگان و تولیدکنندگان پروتکلهای زیادی را به خود دیده است که با هدف تبدیل شدن به قدیس بعدی رمزارزها برای سرمایهگذاران، پروژه خود را ایجاد کردهاند؛ سرمایهگذارانی که با اتخاذ بهترین برنامه کسب درآمد، در نهایت با تشخیص پروژه های اسکم، هک یا ناپدید شدن توسعهدهندگان گمنام روبرو شدهاند.
سال ۲۰۲۲ هم از این وقایع دور نبود و تا کنون شاهد خراب شدن اهداف و پروژههایی پاک نیت بوده است که در مجموع به سقوط بازار رمزارزها و ورود به یک بازار خرسی کمک کردهاند. در اینجا، بهتر است با بررسی چندین نمونه از این موارد از عواقبی مشابه در آینده جلوگیری کرد.
تشخیص پروژه های اسکم با ناشناسی اعضای توسعهدهنده
ناشناس بودن ساتوشی را میتوان با توجه به موفقیت بیت کوین چشمپوشی کرد، اما از آن زمان تا کنون اکثر پروژههایی که نام توسعهدهندگان آنها نامعلوم است تبدیل به زنگ خطری برای اسکم و عدم موفقیت شدهاند.
بیشتر توسعهدهندگان، حفاظت شخصی از خود را بهانهای برای ناشناس بودن بیان میکنند؛ در حالی که این دلیل محکمی است، چرا که گاهی اوقات توسعهدهندگان سابقه بد خود را مخفی میکنند و یا برای فرار از اتفاقات آینده، رد پای خود را از این طریق میپوشانند.
یکی از معروفترین این پروژهها اسکویید گیم (Squid Game / SQUID) است؛ میم کوینی که با الهام از سریال تلویزیونی آن در شبکه نتفلیکس (Netflix) فقط طی چند روز پس از راهاندازی تا ۴۵,۰۰۰ درصد رشد کرد و زمانی که سرمایهگذاران آن متوجه شدند نمیتوانند این توکن را در صرافیها به فروش برسانند، کار از کار گذشته بود.
در نهایت دارندگان این توکن متوجه شدند که تمام توسعهدهندگان پروژه ناشناس هستند و تمامی نظرات در شبکههای اجتماعی آن مسدود شده است.
از این رو، جامعه رمزارزها یاد گرفت که به توسعهدهندگان ناشناس یک پروژه اعتماد نکند؛ این مسئله را میتوان در واکنشهای منفی به روشن شدن حضور بنیانگذار چندین پروژه شکستخورده و ترکشده در گذشته، در مجموعه توکنهای غیرمثلی (NFT) Azuki دید.
نمونهای دیگر در راستای تشخیص پروژه های اسکم، ناشناس بودن توسعهدهنده پروژه Wonderland / TIME با نام کاربری @0xSifu بود که بعداً مشخص شد متهم به جرایم مالی است؛ وی با همکاری کمک بنیانگذار پروژه QuadrigaCX، مایکل پاترین، این پروژه را اجرا کرده بود.
فاش شدن این مسئله منجر به سقوط چندین پروژه محبوب از قبیل واندرلند و پاپسیکل فایننس (Popsicle Finance) شد و حجم عظیمی از انتقادات متوجه خالق پروژه Abracadabra.Money، دنیل سستاگالی، شد.
پیش از فاش شدن سابقه @0xSifu، تمامی این پروتکلها با پذیرش گسترده روبرو شده بودند، اما اکنون سایهای بیش از موفقیت خود را نشان نمیدهند.
داشتن توسعهدهندگان ناشناس، مسئولیت پذیری و قابلیت اعتماد را از معادله هر پروژهای حذف میکند و در زمینه پروتکلهای میلیون دلاری رمزارزها تبدیل به یک زنگ خطر میشود.
تشخیص پروژه های اسکم با وجود شخصیتهای فرقهای
امور مالی با شخصیتهای مختص یک فرقه خاص غریبه نیست و صنعت رمزارزها نیز از این پدیده در امان نمانده است.
کارشناسان کهنهکار دنیای رمزارزها، راجر وِر که به خود «مسیح بیت کوین» (Bitcoin Jesus) میگفت را قطعاً به یاد دارند؛ وی رهبری ایجاد فورک (Fork) در شبکه بیت کوین کور (Bitcoin Core) را مُصرانه پیگیری میکرد و در نهایت به ایجاد بیت کوین کَش (Bitcoin Cash / BCH) منجر شد.
میلیاردر معروف، دن لاریمر، نیز جزء همین دسته از افراد است و جامعه رمزارزها او را بهخاطر همکاری در رویداد عرضه اولیه (ICO) پروژه ایاس (EOS) و جمعآوری ۴ میلیارد دلار سرمایه در سالهای ۲۰۱۷-۲۰۱۸ میشناسند. در موارد بیان شده، این دو نفر بودند که افراد را در سرمایهگذاری در پروژههای مدنظر هدایت میکردند.
اما علیرغم هیجانات پیرامون آینده این پروژهها، نه BCH و نه EOS موفق نشدند در بازار گاوی سال ۲۰۲۱ به سقفهای تاریخی خود بازگردند. احتمالاً علت هم این است که بخشی از هیجانات موجود بهخاطر حضور شخصیتهای نام برده در این پروژهها شکل گرفته بود.
بین نمونههای اخیر، میتوان سقوط قیمتی توکن اکوسیستم فانتوم (Fantom) را نام برد که علت آن غیرفعال کردن حساب توییتری آندره کرونژ، توسعهدهنده دیفای (DeFi) پروژه، و اعلام خروج کامل وی از دنیای رمزارزها بود.
کرونژ بهقدری تبدیل به یک شخصیت محبوب شده بود که بسیاری از مردم فقط بهخاطر حضور او در این پروژه سرمایهگذاری میکردند و زمانی که وی این پروژه را ترک کرد، تعداد زیادی از این سرمایهگذاران داراییهای خود را فروختند و موجب ریزش قیمت این توکن شدند.
در حالی که کرونژ بر این باور بود که کار درستی را انجام میدهد و نیت بدی نسبت به این جامعه نداشت، اقدامات وی بهدلیل محبوبیت شخصیت او اثراتی منفی بر جامعه رمزارزها گذاشت.
نکته مهم در اینجا این است که باید در برابر توسعهدهندگانی که هیچ اشتباهی در کارشان دیده نمیشود هشیار بود و همواره به یاد داشت که تبعیتهای فرقهمانند ممکن است نتایجی مخرب برای این جامعه در پی داشته باشد.
ادعای غیرمتمرکز بودن و عدم حضور اعضا در تصمیمات یک پروژه
یکی دیگر از زنگ خطرها برای تشخیص پروژه های اسکم، وجود عملکرد سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز (DAO) و پروتکلهای دیفای به نحوی که بیشتر متمرکز به نظر میآیند.
ادعای غیرمتمرکز بودن امری رایج در بسیاری از پروتکلهای دنیای رمزارزها است؛ اما با این حال، دیده میشود که جهت داشتن عملکردی صحیح به سرویسهای متمرکزی همچون سرویسهای تحت وب آمازون (AWS) متکی هستند.
برای مثال، در ۷ دسامبر ۲۰۲۱ (۱۶ آذر ۱۴۰۰) بهدلیل قطعی گسترده در سرویسهای آمازون، صرافی غیرمتمرکز dYdX با تمام قابلیتهایش از کار افتاد.
نمونهای دیگر از این مسئله، زمانی است که یک پروژه ادعا میکند به کاربران توکنهای حاکمیتی (Governance Token) ارائه کرده است، اما تصمیمات مهم پروتکل را بدون کسب بازخورد و تایید اعضای آن اجرایی میکند.
اقدام ترا (Terra) مبنی بر اضافهکردن بیت کوین به ذخایر خود بهعنوان پشتوانه و وثیقه برای استیبل کوین خود (UST) تیتر اخبار را به خود اختصاص داد و با تمجیدهای فراوان روبرو شد؛ اما این حرکت در جامعه ترا به رأیگیری گذاشته نشد و نظر دارندگان این توکن در مورد این موضوع، هیچگاه پرسیده نشد.
با این که احتمال تایید این طرح توسط دارندگان این توکن زیاد بود و در هر صورت سقوط ترا احتمالاً باز هم اتفاق میافتاد، این تقصیر بیشتر متوجه اعضای شبکه ترا در مقایسه با بنیانگذار این پروژه، دو کوان، است. شایان ذکر است که دو کوان فرقهای را هم برای خود تشکیل داد و بهطور مکرر به چندین نفر در توییتر توهین کرده بود.
یکی از مهمترین اصول و جوانب پروژه یک رمزارز تعهد به غیرمتمرکز بودن است و نقض این تعهد، اغلب به شکست در شبکه و پیدایش سرمایهگذاران ناراضی منجر میشود.
منبع: CoinTelegraph
haghighyzade123@gmail.com